آبسنگ پسرَفتیregressive reefواژههای مصوب فرهنگستانهریک از مجموعهآبسنگهای پیشساحلی (nearshore) که در هنگام کاهش سطح آب یا افزایش سطح خشکی بر روی نهشتههای حوضه شکل میگیرد
سوختن کاهندهregressive burningواژههای مصوب فرهنگستانفرایند سوختن سوخت جامد که در آن مشخصات فیزیکی نیرو و فشار و سطح سوختن کاهش مییابد
رویکرد بازساختی ـ واپسروregressive-reconstructive approachواژههای مصوب فرهنگستانروشی در رواندرمانی که در آن مُراجع تشویق میشود تا موقعیتهای هیجانی شدید ضربهزا را که در مراحل پیشین زندگانی رخ داده است دوباره تجربه کند
همگونی پسروregressive assimilation, anticipatory assimilationواژههای مصوب فرهنگستانهمگون شدن مشخصه یا مشخصههای یک واحد آوایی با مشخصه یا مشخصههای واحد آوایی پس از آن