پیرتگانلغتنامه دهخداپیرتگان . [ ت َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رودخانه ٔ بخش میناب شهرستان بندرعباس . واقع در 100هزارگزی شمال میناب ، سر راه مالرو میناب به گلاشکرد. دارای 30 تن سکنه . (فرهنگ جغرافیایی ایران ج <span class="h
پیرتنلغتنامه دهخداپیرتن . [ ت َ ] (اِخ ) دهی کوچک از بخش ایزه ٔ شهرستان اهواز. واقع در 21هزارگزی شمال باختری ایزه و2هزارگزی شمال خاوری راه مالرو شکوری به سیدنجف علی . دارای 40 تن سکنه . (فرهنگ
راتینلغتنامه دهخداراتین .(ع اِ) صمغی است که روئین سازان بدان ظرف را پیوند کنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به راتینج شود.
رطنلغتنامه دهخدارطن . [ رَ ] (ع مص ) رطانة. بجز از عربی سخن گفتن . (مصادر اللغه ٔ زوزنی ). رجوع به رطانة شود.
ریتینلغتنامه دهخداریتین . [ ی َ ت َ ] (ع اِ) دو ریه .تثنیه ٔ ریه . دو شش . دو سل . هردو شش . دو فلقه ٔ راست و چپ ریه . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ریه و شش شود.