referدیکشنری انگلیسی به فارسیمراجعه کنید، مراجعه کردن، منسوب بودن، عطف کردن، ذکر کردن، بازگشت دادن، رجوع کردن به، منتسب کردن، عطف کردن به، فرستا دن
رفوگرلغتنامه دهخدارفوگر. [ رَ / رُ گ َ ] (ص مرکب ) کسی که رفو می نماید. (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2 ورق 6). رفاء. (منتهی الارب ) (یادداشت مؤلف ) (دهار). لاقط. (منتهی الارب ) (یادداشت مؤلف )