پسزدهrejectواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از جریان ورودی که از غشای تراوا عبور نمیکند و دربردارندۀ ناخالصیها و آلایندههایی مثل ترکیبات آلی و یونها و مواد کلوئیدی است
reactدیکشنری انگلیسی به فارسیواکنش نشان می دهند، واکنش نشان دادن، عکس العمل نشان دادن، واکنش کردن، تحت تاثیر واقع شدن
ریازتلغتنامه دهخداریازت . [ زَ ] (ع اِمص ) ریاست بنایان . ریاست صنفی . (از یادداشت مؤلف ). رجوع به ریازة شود.
پروزیدلغتنامه دهخداپروزید. [ پْرو / پ ِ ] (اِخ ) نام یکی از شهرهای قدیم کشور بی تی نیه (به شمال آسیای صغیر در کنار دریای سیاه ) و اکنون آنرا اسگوب خوانند.