اصلاح طلب، بهساز گر، اصلاح طلبانه
فرد معتقد به اصلاحطلبی
اصلاح شده، مهذب، تصحیح شده، تعمیرشده، ارشاد شده
rheiformes
سفارش Rheiformes
کلیسای انجیلی و اصلاح شده
اصلاح طلب، مصلح، بهساز، پیشوای جنبش، بهساز گر
اصلاح طلب، reformist. به خواه.
اصلاح طلب
پیشگام ساز
ضد اصلاح طلب