چموشدیکشنری فارسی به انگلیسیbalky, coltish, fractious, intractable, jumpy, refractory, restive, ungovernable
دیرگدازrefractory, refractory productواژههای مصوب فرهنگستانمادۀ غیرفلزی با نقطۀ ذوب بالا که دربرابر حرارت مقاوم است متـ . مادۀ دیرگداز refractory material
دیرگداز ذوبیـ ریختگیfused cast refractoryواژههای مصوب فرهنگستاندیرگدازی که در حالتِ مذاب در قالب ریخته و شکل داده میشود