refugesدیکشنری انگلیسی به فارسیپناهگاه ها، پناه، پناهندگی، ملجا، تحصن، پناه گاه، مفر، پناه بردن، پناه دادن
refuseدیکشنری انگلیسی به فارسیامتناع، پس مانده، ترک، انصراف، اشغال، فضولات، ادم بیکاره، رد کردن، نپذیرفتن، قبول نکردن، مضایقه تفاله کردن