چراوندلغتنامه دهخداچراوند. [ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «مزرعه ای است از مزارع بلوک قمصر کاشان ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 218).
پراوندلغتنامه دهخداپراوند. [ پ َ وَ ] (اِ) چوبی ضخیم که بر پشت در نهند تا گشوده نشود. چوب گنده ای باشد که در پس در اندازندتا در گشوده نگردد. (برهان ). دریواس . فدرنگ . شجار.فَردر. فردره . و ظاهراً این صورت مصحف پژاوند باشد.