تقویتreinforcementواژههای مصوب فرهنگستان[روانشناسی] 1. فرایندی در شرطیسازی کنشگر که در آن بسامد یا احتمال وقوع یک پاسخ با یک محرک مشخص نسبت مستقیم دارد 2. در شرطیسازی کلاسیک، حضور محرک غیرشرطی پس از محرک شرطی [زبانشناسی] افزایش مؤلفههای معنایی یا صوری عناصر واژگانی
تقویت پیوستهcontinuous reinforcement, continuous reinforcement schedule, continuous schedule of reinforcementواژههای مصوب فرهنگستاندر شرطیسازی کنشگر، هر الگوی تقویتی که در آن هر پاسخ صحیح تقویت میشود
تقویت اتفاقیaccidental reinforcement, incidental reinforcementواژههای مصوب فرهنگستانتقویت پاسخ از طریق محرکی ناخواسته و برنامهریزینشده
تقویت ناپیوستهpartial reinforcement, intermittent reinforcementواژههای مصوب فرهنگستاندر شرطیسازی کنشگر، هر الگوی تقویتکنندهای که پیوسته نباشد خواه دورهای باشد خواه نادورهای
تقویت اتفاقیaccidental reinforcement, incidental reinforcementواژههای مصوب فرهنگستانتقویت پاسخ از طریق محرکی ناخواسته و برنامهریزینشده
تقویت پیوستهcontinuous reinforcement, continuous reinforcement schedule, continuous schedule of reinforcementواژههای مصوب فرهنگستاندر شرطیسازی کنشگر، هر الگوی تقویتی که در آن هر پاسخ صحیح تقویت میشود
تقویت ناپیوستهpartial reinforcement, intermittent reinforcementواژههای مصوب فرهنگستاندر شرطیسازی کنشگر، هر الگوی تقویتکنندهای که پیوسته نباشد خواه دورهای باشد خواه نادورهای