releasesدیکشنری انگلیسی به فارسیمنتشر شده، رهایی، پخش، ترخیص، ازادی، خلاصی، بخشش، رهتیی، استخلاص، رها کردن، منتشر ساختن، مرخص کردن، ازاد کردن
realisesدیکشنری انگلیسی به فارسیمتوجه می شود، تحقق بخشیدن، پی بردن، فهمیدن، درک کردن، تحقق یافتن، واقعی کردن، دریافتن، قوه اوردن، نقد کردن