replacedدیکشنری انگلیسی به فارسیجایگزین شد، جایگزین کردن، عوض کردن، تعویض کردن، چیزی را تعویض کردن، جابجا کردن
جایگزین چربیfat replacerواژههای مصوب فرهنگستانترکیبی که برای کاهش میزان کالری و ایجاد خواص حسی چربیمانند میتواند جانشین بخشی از چربی مواد غذایی شود
جایگزین کرۀ کاکائوcocoa butter replacer, CBRواژههای مصوب فرهنگستانچربی گیاهی فاقد لوریکاسید که توزیع اسید چرب در آن شبیه کرۀ کاکائو است، اما ساختمان تریگلیسریدی آن با کرۀ کاکائو متفاوت است و میتوان آن را جانشین بخشی از کرۀ کاکائو کرد
جایگزین چربیfat replacerواژههای مصوب فرهنگستانترکیبی که برای کاهش میزان کالری و ایجاد خواص حسی چربیمانند میتواند جانشین بخشی از چربی مواد غذایی شود
جایگزین کرۀ کاکائوcocoa butter replacer, CBRواژههای مصوب فرهنگستانچربی گیاهی فاقد لوریکاسید که توزیع اسید چرب در آن شبیه کرۀ کاکائو است، اما ساختمان تریگلیسریدی آن با کرۀ کاکائو متفاوت است و میتوان آن را جانشین بخشی از کرۀ کاکائو کرد
جایگزین چربیfat replacerواژههای مصوب فرهنگستانترکیبی که برای کاهش میزان کالری و ایجاد خواص حسی چربیمانند میتواند جانشین بخشی از چربی مواد غذایی شود