رطزلغتنامه دهخدارطز. [ رَ طَ ] (ع ص ) سست از موی و از هرچیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
یرتشلغتنامه دهخدایرتش . [ ی َ ت ِ ] (ترکی ، اِ) به زبان ترکی شهری را گویند. (آنندراج ). هم شهری . (ناظم الاطباء).
رتجلغتنامه دهخدارتج . [ رَ ت َ ] (ع اِ) رِتاج . در بزرگ . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به رتاج شود.
رتجلغتنامه دهخدارتج . [ رَ ت َ ] (ع مص ) بسته شدن بر کسی سخن .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بسته شدن سخن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (از اقرب الموارد).