خودداریدیکشنری فارسی به انگلیسیcomposure, discipline, failure, forbearance, patience, refusal, repression, reserves, restraint, self-discipline, self-possession, self-restraint
خویشتنداری غذاییdietary restraintواژههای مصوب فرهنگستانپرهیز از خوردن غذا برای حفظ یا دستیابی به وزن مناسب
استقامت مهارmooring restraintواژههای مصوب فرهنگستانمیزان مقاومت سامانۀ مهار در برابر نیروهای وارد بر شناور