25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
retaliated
آبَزَه
انتقام
compensating
compensate
جبران
بیشتر بدانید
تخمِ پرنده
روده دراز
permutate
ashbin
recombination
صَغِيرَةً
جستوجوی دقیق
retaliating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انتقامجویی، تلافی کردن، تاوان دادن، عین چیزی را بکسی برگرداندن