rachidesدیکشنری انگلیسی به فارسیکلوچه ها، ساقه، تیره پشت، اندام ساقهای یا محوری، مهرههای پشت، ستون فقرات، دیرک مشترک
چرخیدگیلغتنامه دهخداچرخیدگی . [ چ َ دَ / دِ ] (حامص ) گردگردی . دوران . گردش . حرکت دورانی . دور. و رجوع به چرخیدن شود.
رسدیلغتنامه دهخدارسدی . [ رَ س َ ] (ص نسبی ) منسوب به رسد. رجوع به رسد شود. || (اِ) دانه و حبه . (ناظم الاطباء). || نیمه ٔ مساوی و نصف . (ناظم الاطباء).
رسیدگیلغتنامه دهخدارسیدگی . [ رَ / رِ دَ / دِ ] (حامص ) چگونگی رسیده . || درآمدن به حالت نضج و پختگی و بلوغ و کمال . (ناظم الاطباء). نضج . پختگی . چگونگی و حالت پختن میوه . مقابل کالی . مقابل نارسی . مقابل نارسیدگی . (یادداشت م