رطزلغتنامه دهخدارطز. [ رَ طَ ] (ع ص ) سست از موی و از هرچیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
یرتشلغتنامه دهخدایرتش . [ ی َ ت ِ ] (ترکی ، اِ) به زبان ترکی شهری را گویند. (آنندراج ). هم شهری . (ناظم الاطباء).
richدیکشنری انگلیسی به فارسیثروتمند، غنی، دولتمند، توانگر، گرانبها، حاصلخیز، فاخر، با شکوه، نفیس، پر پشت، زیاده چرب یا شیرین، بانوا