رغیلغتنامه دهخدارغی . [ رُ غَن ْ ] (ع اِ) ج ِ رُغوَة، به معنی کفک و سرشیر. (آنندراج ). ج ِ رُغوَة و رِغوَة.(ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). رجوع به رِغوَة شود.
ریغیلغتنامه دهخداریغی . (اِخ ) ابومحمدبن عبداﷲبن ابراهیم . از قضات اسکندریه بود. (از منتهی الارب ) (یادداشت مؤلف ). رجوع به ابومحمد ریغی ... شود.