ریلینگ، هم زدن، مغشوش کردن، ازردن، متغیر کردن
رولینگ، اشفته کردن، دنبال هم دویدن، با جیغ و داد و بازی کردن
دوچرخه سواری
انجماد، تلو تلو خوردن، چرخیدن، گیج خوردن، یله رفتن
نرده، ریل، سرزنش، محجر
فروش مجدد
خطرناک، در مخاطره انداختن، بخطر انداختن
پریلینگ، در خطر انداختن، در خطر بودن