robsدیکشنری انگلیسی به فارسیخراب می شود، ربودن، دزدیدن، دستبرد زدن، غارت کردن، چاپیدن، لخت کردن، سرقت کردن
چرب چربلغتنامه دهخداچرب چرب . [ چ َ چ َ ] (ق مرکب ) کنایه از لطف گفتار و نازکی رفتار. کنایه از رفتار و گفتاری نرم و فریبنده ،بطور مهربانی و چاپلوسی در اظهار محبت : اندرآمد مرد با زن چرب چرب گنده پیر از خانه بیرون شد به ترب .رودکی .