روئننگ
حاکم، سلطنت یا حکمرانی کردن، حکمفرما بودن
باران، باریدن
فرازها
در حال اجرا، جاری، دونده، مداوم، مناسب برای مسابقه دو، پویا
غرق شدن، لجام زدن، افسار کردن، راندن، مانع شدن