ریلبند درز ریلjoint tieواژههای مصوب فرهنگستانریلبندی که زیر درز پیچی قرار میگیرد متـ . ریلبند درز، تراورس درز ریل
پیرولیلغتنامه دهخداپیرولی . [ وَ ] (اِخ ) (امیر...) برادر امیرولی و امیرخسروشاه ، از یاران سلطان محمودمیرزا فرزند سلطان ابوسعیدگورکانی . (حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 191، 194، <span class="hl" dir=
چرچیللغتنامه دهخداچرچیل . [ چ ِ ] (اِخ ) یکی از دانشمندان انگلیسی که به ایران آمده و درسال 1850م . در خرابه های شوش تحقیقات و امتحاناتی کرده است . رجوع به تاریخ ایران باستان ج 1 ص 56 شود.