رماثلغتنامه دهخدارماث . [ رِ ] (ع اِ) ج ِ رَمَث . چوبها که بر هم بندند و عمد سازند و بر آن شده عبور دریا نمایند. || باقی شیر در پستان . (منتهی الارب ). رجوع به رَمَث شود.
رمادلغتنامه دهخدارماد. [ رَ ] (ع اِ) خاکستر. (منتهی الارب ) (دهار). آنچه از مواد محترقه پس از احتراق باقی می ماند. (اقرب الموارد) : مثل الذین کفروا بربهم اعمالهم کرماد اشتدت به الریح . (قرآن 18/14).فراز گشت نشیب و نشیب گشت فراز