roostدیکشنری انگلیسی به فارسیسرگردان، لانه مرغ، نشیمن گاه پرنده، جای شب بسر بردن، شب بسر بردن، بیتوته کردن، منزل کردن
روروro-ro, roll-on roll-offواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بارگیری و تخلیه که در آن بار بر روی وسایل چرخدار ازطریق شیبراهه به کشتی وارد یا از آن خارج میشود
رویۀ ریشهroot faceواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از رویۀ شیار که داخل ریشۀ اتصال قرار دارد متـ . پاشنه land
آهنگ اوجگیریrate of climb, climb rate, rate of ascent, ROC, r/cواژههای مصوب فرهنگستانمیزان تغییر در افزایش ارتفاع هواگرد بر حسب متر یا پا بر دقیقه متـ . آهنگ صعود
آهنگ ریختهگریcasting rateواژههای مصوب فرهنگستانمیانگین شمار قطعات ریختگی قابلتولید در یک ساعت عملیات یکنواخت
پیشرسscratch race, scratch 1واژههای مصوب فرهنگستانیکی از مسابقات راهه که برای مردان در پانزده کیلومتر و برای زنان در ده کیلومتر برگذار میشود و در آن برنده رکابزنی است که زودتر از خط پایان عبور کند
roostersدیکشنری انگلیسی به فارسیگوشتخوارها، خروس، جوجه خروس، ادم ستیزه جو، ستیز جو، ستیز گر، ستیزه جو
roostersدیکشنری انگلیسی به فارسیگوشتخوارها، خروس، جوجه خروس، ادم ستیزه جو، ستیز جو، ستیز گر، ستیزه جو