ravingدیکشنری انگلیسی به فارسیخنده دار، با بیحوصلگی حرف زدن، غریدن، دیوانه شدن، جار و جنجال راه انداختن
نیمچهنخrovingواژههای مصوب فرهنگستان1. مجموعهای از الیاف که بهصورت موازی و بدون تابیدن در کنار هم قرار میگیرند 2. ساختاری که از چند رشته لیف تقریباً نازک تشکیل شده و از محصولات میانی صنعت ریسندگی است
پروونلغتنامه دهخداپروون . [ پْرُ / پ ِ رُ وَ ] (اِخ ) نام قصبه ای در 40 هزارگزی ملون از ایالت سِن اِ مارن و آن دارای بیمارستان و کلیسائی قدیمی است . (قاموس الاعلام ترکی ).
رؤونلغتنامه دهخدارؤون . [رُ ئو ] (ع اِ) ج ِ رون . (اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) . رجوع به رون شود.
شیاراندازیgroovingواژههای مصوب فرهنگستاندر طراحی تایر، ایجاد شیارهایی با عمق و زاویههای مختلف بر روی رویه برای بهبود کشانش، ترمزگیری یا پایداری جانبی
شیارزنی اکسیژنیoxygen gouging, gas gouging, oxygen groovingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شیارزنی گرمایی که در آن از برشکاری اکسیژنی برای ایجاد پَخی یا شیار استفاده میشود