روبرلغتنامه دهخداروبر. [ ب ُ ] (اِ مرکب ) (از: رو + بُر، مخفف بُریده ) الگو. مدل . و رجوع به روبر کردن شود.
روبرفرهنگ فارسی عمید۱. آنچه از روی آن چیزی را برش میدهند؛ الگو.۲. پارچه یا لباسی که از روی الگو بریده شده باشد.
روبر کردنلغتنامه دهخداروبر کردن . [ ب ُ ک َدَ ] (مص مرکب ) (اصطلاح خیاطی ) بریدن از روی جامه ای یا الگویی و غیره . بریدن جامه ای از قطعات جداکرده ٔ جامه ای دیگر. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به روبر شود.