دیدم
shagging، درهم و برهم ساختن، خشن ساختن، تکان دادن، لرزاندن
تضعیف، خم شدن، از وسط خم شدن، شکم دادن، اویزان شدن، صعیف شدن
saging
مشروب خوردن
shogging