سُلsolواژههای مصوب فرهنگستانمحیطی که در آن ذرات کلوئیدی در بستری از جنس گاز یا مایع یا جامد پراکنده باشد
فرایند سُلـ ژلsol-gel processواژههای مصوب فرهنگستانفرایند انتقال پراکنهای از ذرات کلوئیدی به حالت ژل
آزمون مِهِ نمکیsalt fog test, salt spray testواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آزمون خوردگی شتابیافته که در آن نمونهها در معرض پاشش قطرات ریز آبنمک و گاهی همراه با مخلوطی از مواد شیمیایی دیگر قرار میگیرند
رژیم نمکنزدهno added salt diet, without added salt diet, unsalted diet, no salt added dietواژههای مصوب فرهنگستانرژیمی که در آن مصرف غذاهای حاوی نمکطعام و افزودن نمک به غذا مجاز نیست
آزمون مِهِ نمکی استیکاسیدacetic acid salt fog test, acetic acid salt spray testواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آزمون خوردگی شتابیافته که در آن فلزات آهنی و غیرآهنی با پوشش آلی و غیرآلی در معرض پاشش استیکاسید قرار میگیرند
saltدیکشنری انگلیسی به فارسینمک، نمک طعام، نمکدان، نمکزار، نمک میوه، نمک های طبی، نمک پاشیدن، نمک زدن به، شور کردن