زنترةلغتنامه دهخدازنترة. [ زَ ت َ رَ ] (ع اِمص ) تنگی . عسرت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
سنتریهلغتنامه دهخداسنتریه . [ س َ ت َ ری ی َ ] (اِخ ) شهری است در غرب فیون پائین سودان آخر شهرهای مصر از نواحی واخ الثالثه . در سنتریه میوه فراوان است و انهار زیادی وجود دارد. ساکنین آن همه بربر هستند و عرب در آنجا کم است . (از معجم البلدان ).