sanctuaryدیکشنری انگلیسی به فارسیجایگاه مقدس، محراب، حرم، پناه گاه، بستگاه، تحصین، حق بست نشینی، مخفی گاه
پرستشگاه فرازکوهیpeak sanctuaryواژههای مصوب فرهنگستانهریک از مکانهای آیینی مینوسی، بدون سازههای یادمانی، در کوههای جزیرۀ کِرِت که در آنها نهشتههایی حاوی پیشکشهای نذری متعلق به 2000 تا 1450 پیش از میلاد یافت شده است
پرستشگاه فرازکوهیpeak sanctuaryواژههای مصوب فرهنگستانهریک از مکانهای آیینی مینوسی، بدون سازههای یادمانی، در کوههای جزیرۀ کِرِت که در آنها نهشتههایی حاوی پیشکشهای نذری متعلق به 2000 تا 1450 پیش از میلاد یافت شده است
پناهگاه پرندگان مهاجرmigratory bird sanctuaryواژههای مصوب فرهنگستانذخیرهگاهی طبیعی که به حفاظت از پرندگان مهاجر اختصاص یافته است متـ . پناهگاه پرندگان کوچنده
امانگاه شکارgame reserve, game park, game sanctuaryواژههای مصوب فرهنگستانمحلی که فقط در برابر شکار کردن محافظت میشود