شوهرلغتنامه دهخداشوهر. [ ش َ / شُو هََ ] (اِ) بَعْل . زوج . (آنندراج ). شوی . جفت . همسر. میره . حلیل . (یادداشت مؤلف ) (مهذب الاسماء). مرد آنگاه که زن گرفته باشد : مرا شوهری بود بازارگان گزیده همی در میان سران . <p class=
شویعرلغتنامه دهخداشویعر. [ ش ُ وَ ع ِ ] (اِخ ) لقب محمدبن حُمْران جُعْفی . || لقب ربیعةبن عثمان کنانی . || لقب هانی بن نوبة شیبانی . (منتهی الارب ).
شویعرلغتنامه دهخداشویعر. [ ش ُ وَ ع ِ ] (ع اِ مصغر) مصغر شاعر. (منتهی الارب ). پست تر از شاعر. شاعر کوچک . (ناظم الاطباء).