scarfsدیکشنری انگلیسی به فارسیروسری، شال گردن، شال، حمایل ابریشمی و امثال ان، شال گردن بستن، در شال پیچیدن
scarpsدیکشنری انگلیسی به فارسیترسناک، دیوار درونی خندق، سراشیبی خندق، بریدن، سراشیب کردن، عمودی بریدن
carpsدیکشنری انگلیسی به فارسیکپورها، کپور، ماهی کول، عیب جویی کردن، گله کردن، از روی خرده گیری صحبت کردن