فرمانده درصحنهon-scene coordinator, on-scene commander, OSCواژههای مصوب فرهنگستانیکی از افراد واحدهای جستوجو و نجات که برای هماهنگی عملیات در یک منطقۀ خاص برگزیده میشود
obsceneدیکشنری انگلیسی به فارسیناخوشایند، مستهجن، ناپسند، زشت، موهن، قبیح، کریه، زشت و وقیح، شهوت انگیز، فحاش، خارج ازاخلاق