عطر و بوی، عطر، رایحه، بو، خوشبویی، پی، ادراک، رد پا، عطر زدن، بو کشیدن
سوزاندن
چرت زدن
بیرون آمدن
سنت، در صد، یک صدم دلار
زند
عطر و بوی
عطر و بوی، عطر زدن، بو کشیدن
اسکنر
کوره
بی عاطفه، فاقد بو
scent
scent, smell
بنفش عطر
مملو از عطش
زردچوبه کاذب بدون عطر
نازنین
مفرط
subnascent
adularescent
postpubescent