secondدیکشنری انگلیسی به فارسیدومین، ثانوی، ثانی، ثانیه، لحظه، دوم شدن، تایید کردن، درجه دوم بودن، پشتیبانی کردن، دوم، دومی، مجدد
نارینهmeront, schizontواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای در تکثیر غیرجنسی بعضی تکیاختهها که در آن شمار فراوانی ناردانک تولید میشود
نارینهmeront, schizontواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای در تکثیر غیرجنسی بعضی تکیاختهها که در آن شمار فراوانی ناردانک تولید میشود