scintil
با شکوه، نجیب، تربیت شده، آقا منش، اصیل
گودال، ملایم کردن، رام کردن، ارام کردن
جنتی
کتک زدن
falcon-gentil
زرق و برق دار، جرقه زننده، بارقه دار
جیغ کشیدن، جرقه زدن، برق زدن، ساطع شدن، درخشیدن
ضرب و شتم، جرقه، برق، درخشش، برق زنی
جسورانه
تکان دادن