بسترچسبsessile 1, sedentaryواژههای مصوب فرهنگستانویژگی جانوران آبزیای که به بستر چسبیدهاند و فاقد حرکت هستند
ناجنبادیکشنری فارسی به انگلیسیimmobile, motionless, passive, quiet, sedentary, stable, standing, static, stationary, steady, still, tranquil
بسترچسبsessile 1, sedentaryواژههای مصوب فرهنگستانویژگی جانوران آبزیای که به بستر چسبیدهاند و فاقد حرکت هستند