seamedدیکشنری انگلیسی به فارسیدرزدار، دوختن، درز گرفتن، درز دادن، بهم پیوستن، بوسیله درزگیری بهم متصل کردن
سمتلغتنامه دهخداسمت . [ س َ م َ ] (اِ) سَمَد. نامی که در طوالش و اطراف رشت به اوجا دهند. رجوع به اوجا شود. (یادداشت بخط مؤلف ).