self-abuseدیکشنری انگلیسی به فارسیخود آزاری، سوء استفاده از استعدادهای خود، جلق، استمناء با دست، توهین بنفس، خود شکنی
سوءمصرف موادsubstance abuse, drug abuseواژههای مصوب فرهنگستانمصرف مواد یا دارو بهنحویکه مغایر با الگوی تأییدشدۀ طبی باشد
درمان سوءمصرف موادdrug abuse treatment, substance abuse treatmentواژههای مصوب فرهنگستاندرمان سرپایی یا بستری کردن معتادان برای پرهیز از مواد که شامل برنامههای کوتاهمدت یا بلندمدت است
بهانة انتقامabuse excuseواژههای مصوب فرهنگستانراهبردی دفاعی که در آن فرد متهم به جنایت ادعا میکند به تلافی عملی دست به جنایت زده است
سوءاستفادۀ جنسیsexual abuseواژههای مصوب فرهنگستانداشتن رابطۀ جنسی با کودک یا بزرگسال یا بیمار روانی، بدون رضایت و توافق او