sinceدیکشنری انگلیسی به فارسیاز آنجا که، پس از، از وقتی که، از این رو، از انجاییکه، چون، چون که، نظر باینکه
senseدیکشنری انگلیسی به فارسیاحساس، حس، مفهوم، معنی، شعور، جهت، مضمون، هوش، حس تشخیص، حواس پنجگانه، مفاد، حس کردن، فهمیدن، احساس کردن، دیدن، دریافتن، پی بردن