sequestrationدیکشنری انگلیسی به فارسیتسویه، تجزیه، توقیف، مصادره، ضبط، توقیف غیر قانونی، تفرقه، انزوا، جدا سازی
منزویسازیsequestrationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند تشکیل همتافتهای همارای یک یون در محلول که از آن برای جلوگیری از اثر شیمیایی یون استفاده میشود، بدون اینکه یون از محلول خارج شود
ترسیب کربنcarbon sequestration, C sequestrationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند جذب و ذخیرۀ کربن در بومسازگان جنگل
جداییدیکشنری فارسی به انگلیسیbreakaway, disengagement, dissociation, disunion, divergence, divorce, estrangement, secession, separateness, separation, sequestration, split
sequestrationsدیکشنری انگلیسی به فارسیتکه تکه شدن، تجزیه، توقیف، مصادره، ضبط، توقیف غیر قانونی، تفرقه، انزوا، جدا سازی
ترسیب کربنcarbon sequestration, C sequestrationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند جذب و ذخیرۀ کربن در بومسازگان جنگل