تهنشینی تودهایzone settling, hindered settlingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تهنشینی در غلظتهای متوسط که در آن ذرات نسبت به هم در موقعیت ثابتی قرار میگیرند و تودۀ ذرات بهصورت یکپارچه تهنشین میشود
اتاقک قرارsettling chamber 2واژههای مصوب فرهنگستانبخشی از تونل باد در بالادست آزمونگاه که در آن سرعت جریان بهشدت کم میشود و تلاطم جریان پیش از ورود به آزمونگاه و شتابگیریِ مجدد از بین میرود
تهنشینی بلوریcrystal settlingواژههای مصوب فرهنگستانفرونشستن (sinking) بلورهایی با چگالی بالا در یک ماگما
تهنشینی بلوریcrystal settlingواژههای مصوب فرهنگستانفرونشستن (sinking) بلورهایی با چگالی بالا در یک ماگما
تهنشینی تراکمیcompression settlingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تهنشینی در غلظتهای زیاد که در آن ذرات در ساختارهای خاصی متشکل میشوند و تنها با متراکم شدن این ساختارها امکان تهنشینی بیشتر فراهم میشود
تهنشینی تودهایzone settling, hindered settlingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تهنشینی در غلظتهای متوسط که در آن ذرات نسبت به هم در موقعیت ثابتی قرار میگیرند و تودۀ ذرات بهصورت یکپارچه تهنشین میشود
تهنشینی ذرهایdiscrete particle settlingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تهنشینی در غلظتهای کم که در آن ذرات جدا از هم تهنشین میشوند و برهمکنش قابل توجهی بین آنها وجود ندارد