فاضلابروsewerواژههای مصوب فرهنگستانهریک از مجاری بزرگ و لولهها و تونلهای جمعآوری فاضلاب در شهرها
فاضلابروِِ اصلیmain sewerواژههای مصوب فرهنگستانفاضلابروی که یک یا چند فاضلابروِِ نیمهاصلی به آن تخلیه میشود
فاضلابروِ درهمcombined sewerواژههای مصوب فرهنگستانفاضلابروی که برای انتقال همزمان فاضلاب و آبهای سطحی به کار میرود
فاضلابروِِ فرعیlateral sewerواژههای مصوب فرهنگستانلولهای که فاضلاب منازل و واحدهای تجاری به آن وارد میشود
sewerدیکشنری انگلیسی به فارسیفاضلاب، گنداب، مجرای فاضل اب، اگو، بخیه زننده، گندابراه، خوانسالار، مجرای فاضلاب ساختن
فاضلابروsewerواژههای مصوب فرهنگستانهریک از مجاری بزرگ و لولهها و تونلهای جمعآوری فاضلاب در شهرها
sewerدیکشنری انگلیسی به فارسیفاضلاب، گنداب، مجرای فاضل اب، اگو، بخیه زننده، گندابراه، خوانسالار، مجرای فاضلاب ساختن
فاضلابروsewerواژههای مصوب فرهنگستانهریک از مجاری بزرگ و لولهها و تونلهای جمعآوری فاضلاب در شهرها