بُرشگر ششبازهsix-base cutter,six-base-pair cutterواژههای مصوب فرهنگستانزیمایهای برشگر که یک توالی ششنوکلئوتیدی خاص را شناسایی میکند و برش میدهد نیز: ششبُر six-cutter
موتور ششسیلندرsix-cylinder engineواژههای مصوب فرهنگستانموتوری که شش سیلندر دارد که ممکن است خطی یا خورجینی چیده شده باشند
شیءسازی جنسیsexual objectificationواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در نتیجۀ آن زن به شیئی صرفاً برای لذت جنسی تبدیل میشود
sexدیکشنری انگلیسی به فارسیارتباط جنسی، جنسیت، سکس، روابط جنسی، جنس مونث، احساسات جنسی، تذكير و تأنيث، سکسی کردن، جنسی