shakerدیکشنری انگلیسی به فارسیشیکر، تکان دهنده، ادم ولگرد و اواره، لرزاننده، ماشین تکان دهنده، ادم مزور و لاف زدن
فرمانلرزانstickshaker/stick-shakerواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای الکتریکی برروی دسته یا اهرم فرمان که در هنگام نزدیک شدن به وضعیت واماندگی، با لرزاندن فرمان، به خلبان هشدار میدهد
شوکدهندهshockerواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای برای ناتوانسازی حرکتی مهاجم، بدون ایجاد آسیب جدی، ازطریق وارد کردن شوک برقی به او
shakersدیکشنری انگلیسی به فارسیشیکرها، تکان دهنده، ادم ولگرد و اواره، لرزاننده، ماشین تکان دهنده، ادم مزور و لاف زدن
shakersدیکشنری انگلیسی به فارسیشیکرها، تکان دهنده، ادم ولگرد و اواره، لرزاننده، ماشین تکان دهنده، ادم مزور و لاف زدن