طنزپردازsatiristواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که بهصورت حرفهای به نوشتن و خلق آثار طنز میپردازد متـ . طنزنویس
chatteredدیکشنری انگلیسی به فارسیچرت زدن، پچ پچ کردن، تندتند حرف زدن، چهچه زدن، تند و ناشمرده سخن گفتن
طنزsatireواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شیوۀ بیان در ادبیات نمایشی که با به کار گرفتن طعنه و سخن کنایهدار سعی در نشان دادن شرارت اخلاقی آدمها و تحقیر آنها دارد و هدف آن اصلاح رفتارهای بشری است