وحشی درخشان
صید ماهی و دیگر آبزیان با تاسه
درخشان، اشراق، تابان، براق، تابناک، تابش دار، بارقه دار، خوشحال
شیدا، پیاده وباسرعت رفتن
سایه روشن
درخشان clubmoss
پایین آمدن
بی نظیر، تحت الشعاع قرار دادن، پیشی گرفتن از، بیشتر درخشیدن
دور زدن
inshining