حمل می شود، با کشتی حمل کردن، سوار کشتی شدن، فرستا دن
sipid
شیک پوش، جیر جیر کردن، اشاره مختصر کردن به
siphoid
نفوذ کرد، چکه کردن، چکاندن، تراوش کردن
تراشیده شده، ورقه شدن، رنده کردن
ذخیره شده
ارسال نشده، از کشتی بیرون اوردن
پرستش، پرستیدن، عبادت کردن، ستودن، پرستش کردن، ستایش کردن
فرستاده شده
سهمیه بندی شده