shiverدیکشنری انگلیسی به فارسیلرزیدن، لرز، لرزه، خرده، ارتعاش، ریزه، از سرما لرزیدن، لرزاندن، خرد کردن، مرتعش کردن
کمشنوایی شدیدsevere hearing loss, severe hearing impairmentواژههای مصوب فرهنگستاندرجۀ کمشنوایی که در آن آستانۀ شنوایی از 71 تا90 دسیبل است
سینی غربالیsieve plate 1, sieve tray, perforated plateواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سینی برج تقطیر، با سوراخهای متعدد، که بخار بهصورت عمودی از آن عبور میکند و از مایع روی سینی رد میشود