بُرشگر ششبازهsix-base cutter,six-base-pair cutterواژههای مصوب فرهنگستانزیمایهای برشگر که یک توالی ششنوکلئوتیدی خاص را شناسایی میکند و برش میدهد نیز: ششبُر six-cutter
موتور ششسیلندرsix-cylinder engineواژههای مصوب فرهنگستانموتوری که شش سیلندر دارد که ممکن است خطی یا خورجینی چیده شده باشند
classicدیکشنری انگلیسی به فارسیکلاسیک، باستانی، مطابق بهترین نمونه، پیرو سبکهای باستانی، ردهای، وابسته به ادبیات باستانی