میگرنmigraine, migraine headache, sick headacheواژههای مصوب فرهنگستانعارضهای عموماً وراثتی که شامل حملات دورهای سردردهای رگزاد یکطرفه در ناحیۀ گیجگاهی میشود
sickدیکشنری انگلیسی به فارسیبیمار، مریض، حالندار، کیش کردن، بر انگیختن، خسته، ناخوش، علیل، ناساز، ناتندرست
ناخوشsickواژههای مصوب فرهنگستانویژگی کسی که دچار حالتهای جسمی بیمارگونه، مانند تهوع و درد و ضعف و سرگیجه و تاری دید باشد